Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-02@13:27:06 GMT

تفسیر آیات 117-121 سوره نساء

تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۲۰۵۹۵۶

تفسیر آیات 117-121 سوره نساء

به گزارشحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛قرآن سراسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتماً اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجزه الهی را برای شما آماده می‌كنيم.

سوره نساء چهارمین سوره قرآن کریم است و ۱۷۶ آیه دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سوره نساء از نظر ترتیب نزول،بعد از سوره ممتحنه قرار دارد . همانطور که می‌دانیم ترتیب کنونی سوره های قرآن مطابق با ترتیب نزول سوره ها نیست . این سوره در مدینه و پس از هجرت پیامبر اکرم (ص) نازل شده است.

این سوره از نظر تعداد کلمات و حروف طولانی ترین سوره پس از سوره بقره است و به دلیل اینکه بیشترین مباحث آن درباره احکام زنان گردآوری شده، به سوره نساء نامیده می شود .

فضیلت و خواص سوره نساء

در فضیلت سوره نساء از پیامبر عظیم الشأن اسلام روایت شده است: «هر کس سوره نساء را قرائت کند، مانند آن است که بر همه مؤمنانی که میراثی بر جای گذاشته اند، صدقه داده است و اجری همانند آزاد کردن بنده به او خواهند داد و از شرک به دور بوده و در مشیّت الهی، از کسانی خواهد بود که خداوند از آنها در گذشته است». در کلامی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمده است: «اگر فردی سوره نساء را روزهای جمعه تلاوت نماید، از فشار قبر در امان خواهد بود.» شیخ طوسی قرائت سوره نساء را بعد از نماز صبح روز جمعه، مستحب دانسته است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا
[مشركان] به جاى او جز بتهاى مادينه را [به دعا] نمى‏ خوانند و جز شيطان سركش را نمى‏ خوانند (۱۱۷)
لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا
خدا لعنتش كند [وقتى كه] گفت بى‏ گمان از ميان بندگانت نصيبى معين [براى خود] برخواهم گرفت (۱۱۸)
وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا
و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاى دور و دراز خواهم كرد و وادارشان مى ‏كنم تا گوشهاى دامها را شكاف دهند و وادارشان مى ‏كنم تا آفريده خدا را دگرگون سازند و[لى] هر كس به جاى خدا شيطان را دوست [خدا] گيرد قطعا دستخوش زيان آشكارى شده است (۱۱۹)
يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا
[آرى] شيطان به آنان وعده مى‏ دهد و ايشان را در آرزوها مى‏ افكند و جز فريب به آنان وعده نمى‏ دهد (۱۲۰)
أُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا
آنان جايگاهشان جهنم است و از آن راه گريزى ندارند (۱۲۱)

تفسير :نقشه هاى شيطان

آيه نخست توضيحى است براى حال مشركان ، كه در آيه قبل به سرنوشت شوم آنها اشاره شد و در حقيقت علت گمراهى شديد آنها را بيان مى كند و مى گويد: آنها بقدرى كوتاه فكرند كه خالق و آفريدگار جهان پهناور هستى را رها كرده و در برابر موجوداتى سر تعظيم فرود مى آورند كه كمترين اثر مثبتى ندارند بلكه گاهى همانند شيطان ، ويرانگر و گمراه كننده نيز مى باشند.
(ان يدعون من دونه الا اناثا و ان يدعون الا شيطانا مريدا)قابل توجه اينكه : معبودهاى مشركان در اين آيه منحصر بدو چيز شناخته شده اناث و شيطان مريد.

اناث جمع انثى از ماده انث (بر وزن ادب ) به معنى موجود نرم و قابل انعطاف است ، و لذا هنگامى كه آهن در آتش نرم شود، عرب مى گويد انث الحديد و اگر به جنس زن اناث و مؤ نث گفته ميشود به خاطر آن است كه جنس لطيفتر و انعطاف پذيرترى است .
ولى در اينجا بعضى از مفسران معتقدند كه قرآن اشاره به بتهاى معروف قبائل عرب مى كند كه هر كدام براى خود بتى انتخاب كرده ، اسم مؤ نثى را بر آن نهاده بودند:

اللات بمعنى الهه مؤ نث الله ، عزى مؤ نث اعز، و همچنين منات و اساف و نائله و مانند آنها - ولى بعضى ديگر از مفسران بزرگ عقيده دارند كه منظور از اناث در اينجا معنى معروف مؤ نث نيست بلكه منظور همان ريشه لغوى آن است ، يعنى آنها معبودهائى را مى پرستيدند كه مخلوق ضعيفى بيش نبودند و به آسانى در دست آدمى به هر شكل در مى آمدند، تمام وجودشان تاثر و انعطاف پذيرى و تسليم در برابر حوادث بود، و به عبارت روشنتر، موجودهائى كه هيچگونه اراده و اختيارى از خود نداشتند و سرچشمه سود و زيان نبودند.

و اما كلمه مريد از نظر ريشه لغت از ماده مرد (بر وزن زرد) بمعنى ريختن شاخ و برگ درخت است و بهمين مناسبت به نوجوانى كه هنوز مو در صورتش نروئيده امرد گفته ميشود.
بنابراين شيطان مريد، يعنى شيطانى كه تمام صفات فضيلت از شاخسار وجودش فرو ريخته و چيزى از نقاط قوت در او باقى نمانده است .

و يا از ماده مرود (بر وزن سرود) بمعنى طغيان و سركشى است يعنى معبود آنها شيطان طغيانگر و ويرانگر است .

در حقيقت قرآن معبودهاى آنها را چنين دسته بندى كرده كه يك دسته بياثرند و بى خاصيت و دسته ديگر طغيانگرند و ويرانگر و كسى كه در برابر چنين معبودهائى سر تسليم فرود مى آورد در گمراهى آشكار است !.

سپس در آيات بعد اشاره به صفات شيطان و اهداف او و عداوت خاصى كه با فرزندان آدم دارد كرده و قسمتهاى مختلفى از برنامه هاى او را شرح ميدهد و قبل از هر چيز مى فرمايد: خداوند او را از رحمت خويش دور ساخته (لعنه الله ) و در حقيقت ريشه تمام بدبختيها و ويرانگريهاى او همين دورى از رحمت خدا است كه بر اثر كبر و نخوت دامنش را گرفت ، بديهى است چنين موجودى كه بر اثر دورى از خدا از هر گونه خير و خوبى خالى است نمى تواند اثر مفيدى در زندگى دگران داشته باشد و ذات نايافته از هستى بخش چگونه ممكن است هستى آفرين گردد، نه تنها مفيد نخواهد بود، زيانبخش نيز خواهد بود.

سپس مي فرمايد: شيطان سوگند ياد كرده كه چند برنامه را اجرا ميكند:

1 - از بندگان تو نصيب معينى خواهم گرفت :
(و قال لاتخذن من عبادك نصيبا مفروضا).
او ميداند قدرت بر گمراه ساختن همه بندگان خدا ندارد، و تنها افراد هوسباز و ضعيف الايمان و ضعيف الاراده هستند كه در برابر او تسليم ميشوند.

2 - آنها را گمراه ميكنم (و لاضلنهم ).

3 - با آرزوهاى دور و دراز و رنگارنگ آنها را سرگرم ميسازم (و لامنينهم )،

4 - آنها را به اعمال خرافى دعوت مى كنم ، از جمله فرمان ميدهم كه گوشهاى چهار پايان را بشكافند و يا قطع كنند.
(و لامرنهم فليبتكن اذان الانعام ).
و اين اشاره به يكى از اعمال زشت جاهلى است كه در ميان بت پرستان رائج بود كه گوش بعضى از چهارپايان را مى شكافتند و يا بكلى قطع مى كردند و سوار شدن بر آن را ممنوع مى دانستند و هيچگونه از آن استفاده نمى نمودند.

5 - آنها را وادار ميسازم كه آفرينش پاك خدائى را تغيير دهند.

(و لامرنهم فليغيرن خلق الله )
اين جمله اشاره به آن است كه خداوند در نهاد اولى انسان توحيد و يكتاپرستى و هر گونه صفت و خوى پسنديده اى را قرار داده است ولى وسوسه هاى شيطانى و هوى و هوسها انسان را از اين مسير صحيح منحرف مى سازد و به بيراهه ها مى كشاند، شاهد اين سخن آيه 30 سوره روم است .

فاقم وجهك للدين حنيفا فطرة الله التى فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذلك الدين القيم :
روى خود را متوجه آئين خالص توحيد كن همان سرشتى كه خداوند از آغاز، مردم را بر آن قرار داده و اين آفرينشى است كه نبايد تبديل گردد اين است دين صاف و مستقيم .

از امام باقر و امام صادق (عليه السلام ) نيز نقل شده كه منظور از آن تغيير فطرت توحيد و فرمان خدا است .
و اين ضرر غير قابل جبرانى است كه شيطان بر پايه سعادت انسان ميزند زيرا حقايق و واقعيات را با يك سلسله اوهام و وساوس قلب ميكند و بدنبال آن سعادت بشقاوت تبديل ميگرددو در پايان يك اصل كلى را بيان كرده ، مى فرمايد: هر كس شيطان را بجاى خداوند بعنوان ولى و سرپرست خود انتخاب كند زيان آشكارى كرده .
(و من يتخذ الشيطان وليا من دون الله فقد خسر خسرانا مبينا).
در آيه بعد چند نكته كه به منزله دليل براى مطلب سابق است بيان شده : شيطان پيوسته به آنها وعده هاى دروغين مى دهد، و به آرزوهاى دور و دراز سرگرم ميكند ولى جز فريب و خدعه كارى براى آنها انجام نميدهد.
(يعدهم و يمنيهم و ما يعدهم الشيطان الا غرورا).
و در آخرين آيه از آيات مورد بحث ، سرنوشت نهائى پيروان شيطان چنين بيان شده : آنها جايگاهشان دوزخ است و هيچ راه فرارى از آن ندارند.
(اولئك ماويهم جهنم و لا يجدون عنها محيصا).

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۰۵۹۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مطهری؛ مدافع کیان سیاسی قرآن کریم

این رویکرد البته در زندگی علمی و سیاسی ایشان بسیار جدی است در حدی که می توان به عنوان سیره و روش علمی و عملی از آن نام برد. با این نگاه شهید مطهری را از جنبه غیرت دینی نسبت به تعرض به ساحت سیاسی قرآن کریم نیز باید معلم و الگو برای محققان و مفسران بدانیم.

سرنخ‌هایی از جهاد علمی استاد شهید در دفاع از کیان سیاسی قرآن و همین‌طور فهم صحیح از آیات سیاسی را برای نمونه در کتاب «آشنایی با قرآن» شهید مطهری می‌توان گزارش کرد که محصول جلسات تفسیری ایشان است و عملاً پاسخی به برداشت‌های غلط گروه‌های التقاطی دوران شکل‌گیری و عصر آغازین انقلاب اسلامی همچون برداشت‌های مارکسیستی منافقان، برداشت‌های سوسیالیستی افرادی چون شریعتی یا افرادی لیبرال مسلک همچون بازرگان و... است. کتاب‌های دیگر شهید مطهری مانند امامت و رهبری، ولاها و ولایت‌ها، علل گرایش به مادیگری و... نیز همگی در چنین فضایی قابل معرفی‌اند.

مبارزه با برداشت‌های سیاسی نادرست از قرآن

ایشان در مواجهه با قرآن کریم آن را دارای یک نظام فکری جامع می‌داند که نظام سیاسی بخشی از آن است. برای همین ذیل آیاتی مثل خمس که دیگران نگاهی عادی به آن‌ها دارند با رویکرد نظام اسلامی به آن می‌نگرد. بیان شهید مطهری را در مورد آیه انفال و خمس در جلد سوم آشنایی با قرآن ایشان ببینید: «چهره آیه انفال و آیه خمس آنچنان‌که شیعه تفسیر می‌کند با آنچه اهل تسنن تفسیر می‌کند از زمین تا آسمان متفاوت است. آن طور که شیعه تفسیر می‌کند یک مفهوم بسیار عام و کلی می‌یابد و از یک نظر ارتباط پیدا می‌کند با نظام اقتصادی اسلام و از نظر دیگر ارتباط دارد با نظام حکومتی و سیاسی اسلامی». این بیان گویای نگاه دقیق سیاسی ایشان است.

آسیب‌هایی که تفسیر سیاسی قرآن با آن روبه‌رو است پرشمار است. مثلاً گاهی وضعیت زمانه و روزگار به گونه‌ای است که مفسر را به سمت برداشت نادرست می‌کشاند. شهید مطهری با همه آن‌ها مبازره دارد. مثلاً آسیب‌ها را از منظر زمینه‌های انگیزشی و روانی و عاطفی می‌توان گزارش کرد. برای نمونه گاهی «انفعال در برابر نظریات غیرقطعیِ دانش سیاسی موجود و تطبیق قرآن بر آن‌ها»، بستر برداشت‌های نادرست می‌شود. زمانی «ایجاد پوشش برای اهداف ضددینی» انگیزه اشخاص و مکاتب برای ارائه برداشت‌های سیاسی نادرست از قرآن است، به گونه‌ای که قرآن را مؤید نگاه‌های مکاتب و آرای آن‌ها می‌نمایاند و موجب ظهور برداشت‌های التقاطی از قرآن در حوزه حیات سیاسی می‌شود که شهید مطهری از جمله مبارزان با این رویکرد مخرب شمرده می‌شود.

خروش‌های علمی، اوج بصیرت سیاسی

یکی از معضلات جدی که استاد شهید با آن روبه‌رو بود مسئله التقاط بود. ما در این دوران با بسترسازیِ «رویکرد التقاطی» برای آسیب دیدن برداشت‌های سیاسی مواجه بودیم. می‌دانید که التقاط عنوان عامی است که گروه‌های متعددی ذیل آن گرد می‌آیند از جمله: ۱- گروه‌هایی که برداشت‌های کارکردگرایانه و جامعه گرایانه و سوسیالیستی از قرآن دارند. ۲- گروه‌هایی که نگرش متأثر از معرفت‌شناسی غربی دارند.

طرفداران رویکرد مارکسیستی و سوسیالیستی، قرآن و دیگر متون اسلامی را ابزار و متنِ انقلابی (مارکسیستی، سوسیالیستی) می‌دانستند. از این جریان‌ها در ادبیات شهید مطهری با عنوان «ماتریالیسم اغفال شده یا منافق» یاد می‌شود. بیان ایشان چنین است.

«ماتریالیسم در ایران در یکی دو سال اخیر به نیرنگ تازه‌ای بس خطرناک‌تر از تحریف شخصیت‌ها دست زده است و آن تحریف آیات قرآن کریم وتفسیرهای مادی محتوای آیات با حفظ پوشش ظاهری الفاظ است». این دست خروش‌های علمی، اوج بصیرت سیاسی در عرصه تفسیری استاد را نمایان می‌کند و البته ادامه همین هوشیاری و آگاهی‌ها بود که استاد را به افتخار شهادت رساند.

از مبارزه استاد با انحراف برداشت‌ها از قرآن در مورد این جریان نمونه‌های بسیاری نقل شده است. یکی از آن‌ها مربوط به مواجهه علمی استاد شهید با دکتر شریعتی است. ایشان روش فهم قرآن توسط شریعتی را آسیب دیده می‌دانست. البته در بحث روشنفکری دینی، شریعتی از افراد مؤثر در رویکرد علمی اجتماعی است. وی در فهم مفاهیم قرآن از روش‌های «ساختارشناسی اجتماعی» و مبتنی بر دیدگاهای جامعه‌شناسی تأثیر پذیرفته بود و برداشت‌هایی تفسیری در چارچوب فضای اندیشگی جامعه‌شناسی غربی ارائه می‌کرد. نگرش طبقاتی با محوریت غنی و فقیر و تفسیر تضادهای اجتماعی و دینی بر این مبنا در آثار شریعتی حضور پررنگی دارد و البته شهید مطهری آن را نقد می‌کند و معتقد است گرایش فقرا و محرومان به پیامبران و رویارویی با اغنیا را نباید با تحلیل طبقاتی توجیه کرد. همچنان که همه مؤمنان و موحدان و انقلابگران توحیدی از طبقه مستضعف نبودند و پیامبران، فطرت‌های ناآلوده یا کم آلوده را از طبقات استضعاف‌گر شکار می‌کردند و آن‌ها را علیه خودشان (توبه) یا علیه طبقه‌شان (انقلاب) برمی‌شوراندند، همه طبقه مستضعف نیز در زمره مؤمنان و انقلابگران توحیدی نبودند. از نظر وی قرآن صحنه‌های مختلفی می‌آورد که گروه‌هایی از مستضعفان را محکوم و داخل تیپ کافران و مشمولان عذاب الهی معرفی می‌کند.

منبع: روزنامه قدس

دیگر خبرها

  • مسابقات قرآن دانش‌آموزان شیراز آغاز شد
  • آثار شهید مطهری عقل را تسلیم و دل را راضی می‌کند
  • مطهری؛ مدافع کیان سیاسی قرآن کریم
  • امام صادق(ع) و عبور از دوگانه‌های باطل
  • شاهکار رهبر انقلاب در تفسیر قرآن
  • اندیشه‌های قرآنی رهبر معظم انقلاب تبیین و نشر داده شود
  • تبیین نگاه قرآنی رهبر معظم انقلاب را نباید در تدوین چند کتاب خلاصه کرد
  • احزاب ویژگی‌های حزب‌الله را از آیات و روایات استخراج و به‌ کار بندند
  • برگزاری دوره تربیت معلم تدبر سوره‌ای قرآن در مشهد
  • با حل مشکلات مردم اعتماد عمومی را افزایش دهید