شهيد بهشتي نماد مظلوميت انقلاب اسلامي در دهه 60/ خداوند با آيهاي همچون ماجراي طبس انقلاب را تأييد کرد
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۵۷۲۲۳
خبرگزاري آريا - بعد از پيروزي انقلاب، دشمن با ترفندهاي مختلف براي از بين بردن انقلاب اقدام کرد، اما خدا نگذاشت تا راه به جايي ببرد. هرگاه شک در مردم ايجاد ميشد، خدا آيهاي را نمايان ميکرد که جريان طبس يکي از آن آيات بود. انقلاب اسلامي با ماجراي طبس تأييد شد. به گزارش خبرنگار فرهنگي، باشگاه خبرنگاران پويا، اواسط تيرماه براي تجديد ديدار سرزده به آتليه عبدالحميد قديريان نقاش و هنرمند انقلابي کشورمان رفتم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد:
******
تسنيم: شهيد بهشتي در هفتم تير 1360 به همراه 72 نفر از ياران به شهادت رسيد و اين يعني 36 سال از شهادت ايشان ميگذرد، اما با اين وجود شما مشغول به کشيدن تصويري از شهيد بهشتي هستيد. آيا احساس نميکنيد اين موضوع ديگر کهنه و قديمي شده است؟
شهيد بهشتي نماد مظلوميت انقلاب اسلامي در دهه 60
قديريان: خدا را خيلي شکر ميکنم که بعد از گذشت اين سالها همچنان در فضاي ارزشهاي انقلاب قلم ميزنم و همچنان در جهت کشف اسرار آن به مطالعه مشغولم. اگر واقعه هفتم تير براي شما نسل جوان، صرفاً يک حادثه تاريخي است، براي ما که آن روزها را درک کردهايم، مجموعهاي از تجربيات و خاطرات تلخ و شيرين است. شهيد آيتالله بهشتي از جمله شخصيتهايي است که محضرشان را درک کردم. ايشان نماد مظلوميت در ده 60 بودند؛ در درجه اول نماد مظلوميت نظام و در درجه بعد شخص ايشان و ياران شهيدشان که مظلومانه به شهادت رسيدند. در آن زمان مظلوميت بهشتي دل همه را به درد آورد، به طوري که امام(ره) فرمود: «آنچه که من راجع به ايشان متأثر هستم، شهادت ايشان در مقابلش ناچيز است و آن مظلوميت ايشان در اين کشور بود».
هجمه وحشيانه و تبليغات گسترده و سازمان يافته سازمان منافقين و فضاسازي تبليغاتي آنها، چنان گسترده بود که بسياري از جوانان انقلابي و مؤمن نيز نسبت به شهيد بهشتي تصوراتي نادرست و شک و ترديدهايي نسبت به ايشان پيدا کرده بودند. آن روزها در حياط دانشگاه هر روز براي دفاع در مقابل اين تهمتها، به بحث و گفتگو ميپرداختيم، البته سرعت اتفاقات بسيار زياد بود و تمام دسيسههاي دشمنان در يک برهه زماني کوتاه صورت گرفت. آن روز که خبر شهادت شهيد بهشتي را در دانشگاه فرياد ميزديم، حس عجيبي در فضاي دانشگاه به وجود آمد. گويي خيليها تازه بيدار شده بودند و به همين لحاظ احساس ندامت و پشيماني داشتند و حتي خود را به نوعي در به شهادت رساندن آقاي بهشتي شريک ميديدند.
گذشت زمان، مظلوميت مردان خدا را کهنه نميکند
گفتيد اين موضوع ديگر کهنه شده و تاريخ آن گذشته است، شما فکر ميکنيد گذشت زمان توان آن را دارد تا مظلوميت مردان خدا را کهنه سازد و از اذهان پاک کند؟ مگر گذشت حدود 14 قرن توانسته ياد بزرگ مرد مظلوم عالم يعني سالار شهيدان را از اذهان پاک کند؟ البته به هيچ وجه قصد مقايسه احدي را با مولايمان امام حسين (ع) ندارم، اما شيعيان اهلبيت (ع) در زندگي و مرگشان نشاني از يارشان و بويي از امامشان دارند. همه ما هنوز که هنوز است با ياد اباعبدالله اشک در چشمانمان جمع ميشود. پرداختن به اين موضوعات کهنگي ندارد. مفاهيم ارزشي، جنسيتي فرازماني دارند و با مفاهيم الهي و انساني گره خوردهاند و مستقل از زمان، پيوسته بروز و تازگي دارند. اگر با ديد مفهومي بنگريم، ميبينيم که حتي در اين برهه از زمان نيز همچنان مظلوميت مردان خدا ادامه دارد. وقتي از منظر صاحب عالم به دنيا نگاه کنيم، مشاهده ميکنيم که گويا خداوند بار ديگر درصدد برپا کردن صحنهاي فتنهگونه است تا امت اسلامي را آزمايشي دوباره کند و ما بايد هوشيار باشيم تا از اين صحنه و امتحان الهي سرافراز بيرون آييم. فکر ميکنم رهبر معظم انقلاب نيز اخيراً در سخنانشان به ملت ايران هشدار دادند و فرمودند که «اين روزها شاهد تکرار تاريخ هستيم». با کمي دقت مشاهده ميکنيم که منافقان اين روزها همچون گذشته شروع به دمجنباني کرده و در حال فتنهانگيزي هستند. آنها با برنامهريزي قصد دارند دوباره همان فضاي سال 60 را ايجاد کنند، همان فضايي که منجر به شهادت آيتالله بهشتي شد و بايد حواسمان باشد که اين بسيار مسأله خطرناکي است، لذا بايد از اتفاقات سال 60 عبرت بگيريم تا تبعات سخت آن سالها گريبانمان را نگيرد.
تسنيم: بله، رهبر معظم انقلاب چندي پيش در مراسم بيست و هشتمين سالگرد ارتحال امام خميني(ره) در حرم مطهر بنيانگذار انقلاب، به بيان نکاتي مهم و اساسي دربارۀ دهه 60 و به خصوص مظلوميت اين دهه پرداختند و فرمودند: «اين دهه که امام (ره) در قيد حيات بودند، دهه مظلوم، فوقالعاده مهم و حساسي است که اخيرا به وسيله برخي صاحبان بلندگوها مورد تهاجم قرار گرفته است. دهه 60 يک دهه مظلوم است، دهه تعيين کننده در سر نوشت ايران و ايراني است، در عين حال ناشناخته. دهه 60 دهه حوادث بزرگي است که در کشور اتفاق افتاد و ملت ايران و جوانان ما آن چنان محکم ايستادند که بر همه اينها پيروز شدند، اين جور نباشد که جاي شهيد و جلاد عوض شود، ملت ايران در دهه شصت مظلوم واقع شد». تحليل رهبر معظم انقلاب از اين دهه را چطور ارزيابي ميکنيد؟
قديريان: ماشاءالله حافظه خوبي داريد. بله الان که فکرش را ميکنم، ميبينم پير ما چه دقيق، ظرايف را درک و نقل ميکنند. بعد از پيروزي انقلاب، دشمن با ترفندهاي مختلف براي از بين بردن انقلاب اقدام کرد، اما خدا نگذاشت تا راه به جايي ببرد. حتي حمله نظامي کرد و ماجراي طبس پيش آمد، اما دست خدا همه آن توطئهها را باطل و دشمن را نااميد کرد. در آن شرايط بود که دو قطبيسازي توسط منافقين و همراهانشان در داخل کشور آغاز شد و با هجمه شديد تبليغاتي فضاي ذهني جامعه را به طرف فضاي فتنه کشاندند و آن مشکلات پيش آمد و در نهايت جنگ را به ما تحميل کردند.
مردان خدا هيچ ردي از خود باقي نميگذارند
بله! آقاي بهشتي مردي خدايي بود. مردان خدا با خدا قرارداد ميبندند و معيارشان سياست و سياستمداري نيست، بلکه معيارشان تبعيت از خواست خدا و کسب رضايت اوست. مظلوميت مردان خدا از آنجا ناشي ميشود که آنان سعي ميکنند خود را مطرح نکنند، به همين دليل است که مظلوم واقع ميشوند. امثال من از زاويه دنيا به مسائل نگاه ميکنند، اما نگاه مردان خدا نگاهي دنيايي نيست، زيرا خدا آنها را از زمين فاصله داده و به بهانه سعيشان ايشان را به سوي آسمانها بالا برده است، هر چند که جسم آنها در دنياست، اما روحشان در آسمانهاست. خصوصيت اين انسانها اين است که با معيارهاي آسماني، الهي و قرآني کار ميکنند. آنها اهل دقت در آيات خداوند در پهنه عالم هستند و به شدت به آن توجه ميکنند. آنان سعي ميکنند که از خودشان هيچ ردي باقي نگذارند تا هرچه هست، از جانب خدا باشد. جنس رفتاري آنها با ديگران متفاوت است، به همين دليل به سختي ميتوانيم آنها را درک کنيم، گرچه آنها را دوست داريم، اما به جهت رشد زيادي که کردند، نميتوانيم، آنطور که بايد و شايد آنان را فهم کنيم. آنها آسماني هستند و ما اهل زمين با آنان نسبتي نداريم. به تعبير ديگر، قد ما به قد آنها نميرسد و صرفاً از مکاني پست و کم ارتفاع در حال نظاره آنها هستيم.
نکته جالب توجه اين است که اساساً جنس انقلاب اسلامي هم همين جنس است. شايد انقلاب اسلامي از ديدگاه بسياري از افراد، صرفاً يک حرکت اجتماعي براي کنار زدن ظالمان بود، اما يادمان باشد که ديدگاه معمار انقلاب يعني امام (ره) اينگونه نبود. ايشان انقلاب را ظهور نور الهي در مملکت و انفجار نور ميدانست، ديدگاه ايشان اين بود که نور خدا در کشور جلوهگر شده است. بسياري از ماجراهاي به ظاهر سخت مانند شهادت فرزندشان و يا جنگ تحميلي از ديدگاه ايشان لطفي از الطاف خفيه خداوندي خوانده ميشد، از ديد ايشان انقلاب صرفاً يک تحول اجتماعي نبود، بلکه انقلاب اسلامي شروعي براي قدم گذاشتن در دوراني جديد و به سوي برپايي حکومت الهي در زمين و ارث بردن زمين توسط صالحان بود. انقلاب اسلامي شروعي براي تجلي نور خدا در زمين بود.
ممکن است اين حرف براي بعضيها سخني ذوقي و خيالي باشد، اما براي من و امثال من که آن دوران را درک کرديم، خيالي و انتزاعي نيست، ما در خلال جواني و دورانهاي انقلاب و جنگ، جوانهايي را ديديم که پاي انقلاب ايستادند و براي جلوه بيشتر آن، تلاش و جانفشاني کردند. از اين مهمتر اينکه بارها و بارها و به وضوح دست خداوند را در صحنههاي مختلف ديديم، اين باور در ذره ذره وجود ما شکل گرفته است. به عنوان مثال، در ماجراي طبس که قويترين کماندوهاي آمريکايي به ايران حمله کردند و در ابتداي ورودشان و زماني که همه ما (البته به غير از خائنين) در خواب بوديم، توسط شنهاي بيابان زمينگير شدند و پا به فرار گذاشتند. بله، همان کماندوهايي که در گيمها و فيلمهاي آمريکايي، يک تنه يک شهر را فتح ميکنند، اما با نصرت و لطف الهي نتوانستند حتي چند ساعت در ايران دوام بياورند.
انقلاب اسلامي با ماجراي طبس تأييد شد
امام خميني (ره) در سخنراني خود فرمودند: «شنها مأموران خدا بودند» اين يعني تأييد نظام از جانب خداوند. يعني اهل بصيرت که نسبت به آيات و صحنههاي الهي که از درون قابل مطالعه و لمس هستند، بي تفاوت نيستند. اهل بصيرت که به استناد آيهاي در سوره يوسف (ع)، رسولالله (ص) و تابعان ايشان هستند، با ديدن اينگونه حوادث آرامش قلبي پيدا ميکنند و آن آيات را تأييدي از جانب خداوند ميدانند. توجه به آيات خداوند فرهنگي است که خدا در قرآن کريم بارها ما را نسبت به آن متذکر شده است. در اوايل انقلاب هرگاه شک در مردم ايجاد ميشد، خداوند آيهاي از آياتش را نمايان ميکرد که جريان طبس يکي از آن آيات بود. در واقع، انقلاب اسلامي با ماجراي طبس تأييد شد. در آن زمان وقتي اين آيات و تأييدات الهي را ميديديم، نميخواستيم هيچگاه از فضاي انقلاب خارج شويم و سعي ميکرديم بيشتر و بيشتر براي اين انقلاب کار کنيم، چراکه با تمام وجود حس ميکرديم اين انقلاب توسط نيرويي الهي مديريت و پيش برده ميشود و اين باور هنوز هم در وجود ما پررنگ است و شاهد اين هستيم که عليرغم تمام اشکالات، خداوند اين نظام را با اقتدار پيش ميبرد.
چرا امام خميني (ره) فرمود خدا خرمشهر را آزاد کرد؟
در زمان جنگ نيز دست الهي به زيبايي قابل ديدن بود، بسياري از رزمندگان پس از عملياتها به بيان خاطراتي درباره امدادهاي غيبي الهي ميپرداختند. به عنوان مثال، بنده شخصاً يکي از امدادهاي الهي را در عمليات بستان ديدم، در اين عمليات، دشمن مسير را مينگذاري بسياري کرده بود، شب عمليات باراني شديد آمد و تمام مينهايي که زير خاک پنهان شده بود، بيرون آمد و در معرض ديد قرار گرفت، اين يعني کمکي اساسي به جبهه حق. يا چرا امام خميني (ره) تمام اين وقايع را به خدا ارتباط ميداد؟ در ماجراي آزادسازي خرمشهر، ايشان فرمودند «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، براي اينکه ايشان جنس اين انقلاب را جنسي الهي ميدانستند و در بسياري از سخنرانيهايشان سعي ميکردند تأييدات الهي را يادآوري کنند تا مردم با اين فرهنگ آشنا شوند. انقلاب اسلامي جرياني نبود که به خواست مردم باشد که اگر مردم خواستند جلو برود و اگر نه، متوقف شود، بلکه اين انقلاب، جرياني الهي است که خدا آن را در راستاي برنامهاش به راه انداخته و هر کسي که خود را به اين جريان بياندازد بهرهمند خواهد شد و گلي است که به سر خود زده است و اگر رفتاري غير از اين داشته باشد دچار خسران خواهد شد. جريان انقلاب به ميزان رشد امت سرعت ميگيرد و به طرف ظهور پيش ميرود. پس اگر جنس انقلاب، الهي و متفاوت از ساير انقلابهاست، نوع نگاه ما نسبت به آن نيز بايد متفاوت باشد. براي همين مردان خدا از جمله آيتالله شهيد بهشتي هيچگونه دلواپسي نداشتند و از آرامشي عجيب برخوردار بودند. اين بزرگان ميدانستند و به شدت باور داشتند که خدا صاحب عالم است و در اين برهه از زمان، امام زمان (عج) از جانب خدا به عنوان خليفةالله بالا سر اين ماجراهاست. شما رهبر معظم انقلاب را نگاه کنيد، اين روزها در اوج تحولات جامعه و منطقه، عليرغم تمام شيطنتهايي که دشمنان خدا انجام ميدهند، آرامشي خاص دارند. آيا فکر کرديد که دليل اين آرامش چيست؟ به خاطر اينکه ايشان پشتشان به حضرت زهرا (س) و نصرت امام زمان (عج) گرم است، به خاطر اينکه ايشان به فرمايش خودشان، خوراک سالشان را از ايام فاطميه (س) ميگيرند، لذا خيالشان راحت است، ايشان خودشان را وکيل و وصي خدا نميداند، بلکه خودشان را ابزاري در دستِ خدا ميدانند.
تسنيم: البته شما درست ميگوييد، ما شاهديم که خداوند در بيرون ايران، انقلاب را پيش ميبرد و اقتدار نظام اسلامي در منطقه غرب آسيا بسيار زياد شده و در اين منطقه پيروزيهاي زيادي نصيب جبهه مقاومت شده است، اما شاهد اين ماجرا هم هستيم که در داخل، از بُعد فرهنگي در يک سير نزولي و در حال افول هستيم. به نظر شما اشکال چيست و چرا وضعيت اينگونه است؟
راهکار قرآن براي عدم تسلط کفار بر فرهنگ کشور
قديريان: بله، متأسفانه اينگونه است. ما در يک سير نزولي فرهنگي هستيم که دل همه عاشقان انقلاب را به درد ميآورد. مدتي پيش وقتي داشتم براي نوشتن سناريو «ملک سليمان 2 و 3» بر روي آيات قرآن مطالعه ميکردم، به آيهاي برخوردم که مرا مدتها به فکر فرو برد و از خدا خواستم تا فهم آن آيه را به من عطا کند. خداوند در اواخر آيه 141 سوره نساء ميفرمايد: «... وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرينَ عَلَي الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً ..؛ هرگز خدا براي کافران راه تسلّطي بر مؤمنان قرار نخواهد داد». اين آيه مرا به فکر فرو برد، چراکه ميديدم سالهاست در نزول فرهنگي بسر ميبريم. به عبارت ديگر، ميبينم که تفکر کفر دارد بر مؤمنان مملکتم تسلط پيدا ميکند، اين در حالي است که طبق قانون خداوند: «هرگز راه تسلطي براي کافران بر مومنان قرار داده نشده است». پس مشکل کجاست؟ اين موضوع مهمي بود و بايد جوابي برايش مييافتم. براي همين، خدمت عالمي رفتم و موضوع را با ايشان مطرح کردم و گفتم چرا در اين زمانه که در آن مشغول به زندگي هستيم، کفر جهاني و صهيونيسم جنايتکار بر مومنين تسلط دارد؟ ايشان گفتند: جواب در همين سوره است. به ايشان گفتم: بيشتر راهنمايي کنيد. فرمودند: اگر دقت کنيد، ميبينيد که مؤمنان درجات متفاوتي دارند.
تسنيم: همين؟ پس چرا بيشتر توضيح ندادند؟
قديريان (با لبخند): علما مثل خدا رفتار ميکنند، معيارشان رشد است، لذا به کمگويي قناعت ميکنند تا مخاطبشان به تفکر کشيده و مجبور شود کمي سعي کند که البته معمولاً خداوند به بهانه سعيِ جهتدارِ افراد، راه را برايشان باز ميکند.
تسنيم: جواب را چطور يافتيد؟
قديريان: مدتي طول کشيد تا جواب را پيدا کنم. در همين سوره در آيه 136 خداوند ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ...»، اي مؤمنين، به خدا و رسول او و... ايمان بياوريد، تازه متوجه شدم وقتي سخن از ايمان ميشود، منظور اين نيست تمام کساني که ايمان آوردند، همگي در يک سطح هستند، بلکه ايمان درجات دارد و ايماني که در آيه 141 سوره نساء مطرح شده ايمان خاصي است. مومنيني که در آيه 141 از ايشان نام برده ميشود، درجه خاصي از ايمان را دارند و اگر ما آن ايمان را نداشته باشيم، نميتوانيم از اين قانون الهي که خداوند در اين آيه از آن ياد ميکند، استفاده کنيم، در مقابل اگر مجهز به اين درجه از ايمان باشيم، ميتوانيم از اين قانون الهي يعني عدم تسلط کفار بر مؤمنان استفاده کنيم. اين درجه از ايمان را نيز خداوند در چند آيه قبل توضيح داده است. در آنجا خداوند خطاب به مومنين از ايشان ميخواهد که در راستاي ايمان به خدا، به رسول و خليفه او نيز ايمان بياورند، همان رسولي که در آيه 59 همين سوره نساء خطاب به مومنين ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي اْلأَمْرِ مِنْکُمْ ... » و از ايشان ميخواهد که در راستاي اطاعت از خدا، رسول و اوليالامر نيز اطاعت کنند. گمانم اين بود که خدا جواب سؤالم را داده است و در اين درجه از ايمان، افرادي قرار ميگيرند که به سلسله خلافت و ولايت الهي ايمان دارند و اطاعت از فرمايش وليّ امر را اطاعت از رسول و اطاعت از رسول را اطاعت از خدا ميدانند. ما خودمان بارها اين موضوع را تجربه کرده بوديم.
در اوايل انقلاب و در زمان جنگ، کلام امام (ره) برايمان بسيار پررنگ بود که «آمريکا هيچ غلطي نميتواند بکند» اين عبارت امام (ره) گويا ترجماني از اين آيه بود که هرگز آمريکا نخواهد توانست بر شما راه تسلطي پيدا کند و اين باور تمام نيروهاي انقلاب بود. همان کساني که با تمام وجود گوش به فرمان امام (ره) بودند و باورشان اين بود که ايشان نائب الامام هستند و اطاعت از کلام ايشان همان اطاعت از اوليالامر و اطاعت از اولواالامر همان اطاعت از رسول و اطاعت از رسول همان اطاعت از خداست. در حقيقت گويا خداوند نيروهاي انقلاب و جنگ را که شامل اکثريت مردم ايران ميشد به اين درجه از ايمان رسانده بود. با اين منظر جديد يکبار ديگر خدا را شکر و دوباره پيرامونم را بررسي کردم.
چرا رهبر انقلاب در خارج از مرزها دست به خاک ميزند طلا ميشود؟
الان چند سال است که دشمنانِ شيطانصفت دست به دست هم دادند و قصد نابودي ايران را دارند، لذا درصدد بر آمدند تا با به تسلط در آوردن کشورهاي اطراف ما، ضربه نهايي را به ما بزنند، اما هيچگاه موفق نشدند اين کشورها را به زير سلطه خويش در آورند و انشاءالله نميشوند، به بيان ديگر خداوند راه تسلط بر اين کشورها را براي دشمنان قرار نداده است. با گذشت بيش از 6 سال هنوز دشمنان کافر نتوانستند بر سوريه تسلط يابند، هنوز نتوانستند بر عراق، حزبالله لبنان، يمن و... مسلط شوند. چرا؟ چرا رهبر انقلاب اسلامي در خارج از مرزها دست به خاک ميزنند طلا ميشود؟ چرا هر اقدامي از سوي ايشان نسبت به دشمنان در خارج از مرزها انجام ميشود، پيروزي در پي دارد؟ اگر يکي دو مورد بود، ميگفتيم اتفاق است، اما سالهاست که هر اقدامي ميکنيم، پيروز ميشويم و دشمن نيز هر طرفندي که ميزند با شکست روبرو ميشود. بايد اينها را آيات خداوند بدانيم.
اهل بصيرت ميبينند که امام زمان(عج) رهبر معظم انقلاب را نصرت ميکنند. چرا؟ چرا دستورات رهبري در خارج از مرزها، از جانب امام(عج) نصرت ميشود؟ جواب بسيار روشن است، براي اينکه افراد مقاومت در کشورهاي عراق، سوريه، لبنان، بحرين، و... ايمانشان از جنس ايمان در آيه 136 سوره نساء است، لذا آنان از قانون الهي که در آيه 141 سوره نساء مطرح است، بهرهمند هستند. جنس ايماني که مؤمنان گروه مقاومت در خارج از مرزها دارند، به گونهاي است که رهبر معظم انقلاب را يک رهبري الهي و جهاني ميبينند، در واقع به ولايت ايشان ايمان دارند، لذا سعي ميکنند در مسيري که رهبري حرکت ميکنند، حرکت کنند. به دليل همين رفتارشان، اين قانون الهي بر آنها حاکم ميشود و کفار هيچ راه نفوذي بر آنها پيدا نميکنند.
درست است که قدرت نظامي ايران بسيار بالاست، اما اين بدين معنا نيست که قدرت نظامي ما بدون نصرت امام زمان(عج) بتواند کار انجام دهد. طول زياد مرزهاي ما و از طرف ديگر حجم دشمني نسبت به ايران را درنظر بگيرد، اگر نصرت خدا نباشد، نميتوانيم راه به جايي ببريم. سپاه به واسطه وليِّ فقيه، يک ابزار در دست خداست، عنصر پيروزي ما اين است که بدانيم دست خدا کجاست. اگر ميبينيم سپاه به هر نقطهاي ورود ميکند و با موفقيت همراه است، به خاطر اين است که دستش به ريسمان الهي است.
تفاوت ما با يهود در نگرش توحيدي اين است که آنان خدا را خداي ساعتساز ميدانند، اما اعتقاد ما اين است که خدا، خداي حيّ است، يعني خدايي که حضور دارد و کار انجام ميدهد، اگر خداي ما کار انجام ندهد، چه تفاوتي با خداي يهود دارد؟ حال ما از کجا ميفهميم که خدا کار انجام داده است؟ به وسيله آياتش، آياتي که در قرآن کريم در برهههاي زماني و مکاني مختلف نقل شده و آياتي که امروزه در دنيا و در همين اطراف ما تحقق مييابد.
متأسفانه در اين زمانه، ايمان ما به رهبر معظم انقلاب در داخل کشور، مانند ايمان گروههاي مقاومت در خارج از ايران به ايشان نيست. خداوند در اين زمان «نصرت ايشان را» به عنوان يک آيه بزرگ براي ما قرار داده است و متأسفانه بسياري از ما به اين آيهي الهي بيتوجه هستيم و به آن اعتنا نميکنيم و بلکه خداي ناکرده آن را به استهزاء ميگيريم که البته خداوند در همان آيات 138 تا 140 سوره نساء، تکليف استهزاء کنندگان و نوع رفتار منافقين را به وضوح بيان فرموده است. «بَشِّرِ الْمُنافِقينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذابًا أَليمًا * به منافقان خبر ده که عذابي دردناک خواهند داشت * الَّذينَ يَتَّخِذُونَ الْکافِرينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلّهِ جَميعًا * همانان که غير از مؤمنان، کافران را دوستان [خود] ميگيرند. آيا سربلندي را نزد آنان ميجويند؟ [اين خيالي خام است] چرا که عزت، همه از آنِ خداست * وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْکُمْ فِي الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللّهِ يُکْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتّي يَخُوضُوا في حَديثٍ غَيْرِهِ إِنَّکُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللّهَ جامِعُ الْمُنافِقينَ وَ الْکافِرينَ في جَهَنَّمَ جَميعًا * و البتّه [خدا] در کتاب بر شما نازل کرده که: هرگاه شنيديد آيات خدا مورد انکار و ريشخند قرار ميگيرد، با آنان منشينيد تا به سخني غير از آن درآيند، چراکه در اين صورت شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و کافران را همگي در دوزخ جمع خواهد کرد».
طبق اعتقادات ما اطاعت از وليّ فقيه، اطاعت از امام زمان (عج) و اطاعت از امام زمان (عج)، اطاعت از رسولالله (ص) و اطاعت از رسولالله (ص) اطاعت از خداست. با اين بينش که منطبق با آيات قرآن است، ميتوانيم از نصرت وليّ عصر(عج) استفاده کنيم، اما متأسفانه بسياري از مديران ما در داخل هر کدام يک «من» هستند و از خود نظر دارند و ايمان لازم براي همراه شدن با وليِّ فقيه را ندارند. براي همين است که به راحتي از شورايي شدن رهبري حرف ميزنند و قائل به تأييد امام معصوم در امر رهبري نيستند.
ما بايد در داخل جامعه خودمان ايماني از جنس ايمان آيه 136 سوره نساء داشته باشيم تا طبق قانون الهي ديگر کفار هيچگونه راهي براي تسلط بر ما در زمينههاي مختلف فرهنگي، سياسي، اقتصادي و ... نداشته باشند. کلاً همت ما نسبت به اجراي قوانين الهي کم است. مؤمن هستيم اما آن ايمان خاصه را نداريم. به عنوان مثال، قانون مربوط به ربا را ببينيد، خداوند ربا را حرام کرده و اين يعني قانون خدا، اما ميبينيم که در جامعه به اين قانون الهي بيتوجهي ميشود، قطعاً اين بيتوجهي به قانون الهي داراي اثر وضعي خواهد بود و تبعه خواهد داشت. تبعه آن، اين اوضاعي است که امروزه در وضعيت اقتصادي کشورمان ميبينيم، به عبارت ديگر، نه تنها در مسأله اقتصادي دچار مشکلهاي اساسي شديم، بلکه در رهگذر همين امر، ايمان بسياري از انسانها در مسير نابودي قرار گرفته است. امثال شهيد بهشتي از کساني بودند که باور به ولايت داشتند، لذا وقتي بيانات ايشان را مرور ميکنيم، ميبينيم که هيچگونه تلاشي براي اثبات خودشان ندارد، بلکه تلاش ميکنند تفکر وليّ فقيه زمان را اشاعه دهند و از آن دفاع کنند و در اين مسير تا شهادت نيز پيش ميروند، به همين خاطر است که خداوند مرگ ايشان را در قالب شهادت و در اوج مظلوميت قرار داد.
تسنيم: لطفا کمي از تابلوهايتان بگوييد. بفرماييد، علت اشتراک برخي عناصر از جمله غلبه آسمان و کم حجم نشان دادن زمين در آثار شما چيست؟
قديريان:نقاش نميتواند به دور از جهانبيني خود، خلق اثر کند. همه هنرمندان در مورد هستي و عالمي که در آن زندگي ميکنند، آگاهانه و يا ناآگاهانه، منظري دارند و از آن تأثير ميگيرند، من نيز همچون آنها باوري دارم. وقتي باور من اين است که تمامي مشکلات ما به دليل دور شدنمان از نگاه آسمانيست، وقتي به گذشته نگاه ميکنم و ارزشهايي که در فضاي الهي حاکم بر انقلاب به وجود آمد را به ياد ميآورم، وقتي نصرت گروههاي مقاومت لبنان را مشاهده ميکنم که صرفاً به دليل نزديک بودن آنها به مفاهيم آسماني از جانب امام(عج) است، بر خود لازم ميدانم تا اين کمبود را در آثارم فرياد بزنم و فطرت الهي و انرژي عظيمي را که در آسمان بيپايان و در نزديکي ما وجود دارد به مخاطبانم يادآور شوم.
************
مصاحبه از اميرمحسن شيخان
عکاس: امين آهويي
انتهاي پيام/
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۵۷۲۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکاوی مشکلات نواحی مینودر، مهدیه و شهیدبهشتی در شورای شهر قزوین
جلسه کمیسیون شهرسازی، خدمات شهری و شورایاری شورای اسلامی شهر قزوین با محوریت هماندیشی و بررسی مشکلات نواحی مینودر، مهدیه و شهید بهشتی با حضور شورایاران این نواحی در تالار مردم این نهاد برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از قزوین، جلسه کمیسیون شهرسازی، خدمات شهری و شورایاری شورای اسلامی شهر قزوین بعدازظهر امروز _چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت_ به ریاست محسن حقشناس نایبرئیس شورای شهر قزوین و با حضور ولی چگینی عضو شورای شهر، مدیر هماهنگی امور نواحی، معاونین خدمات شهری مناطق، مدیران نواحی و شورایاران نواحی مینودر، مهدیه و شهید بهشتی و با هدف بحث و بررسی مشکلات این نواحی در تالار مردم این نهاد برگزار شد.
بر این اساس، خواجهوند و مددخانی شورایاران ناحیه مینودر به ذکر نکاتی پیرامون مشکلات این ناحیه از جمله بلاتکلیف ماندن میدان کاسپین، نیمه کاره بودن ساخت فرهنگسرا، روکش آسفالت مینودر از میدان طفلان مسلم تا فلکه دهخدا، احداث پارک سالمند در منطقه، مسدود بودن ورودی اتوبان به منطقه کوثر و مینودر، نبود تفریحگاه، وجود اتوبوسهای فرسوده و تعداد کم آنها، اجرای کم برنامههای فرهنگی پرداختند.
همچنین قدیمآبادی شورایار ناحیه مهدیه نیز به مشکلات این ناحیه از جمله وجود زمینهای خالی و بلاتکلیف و رسیدگی به وضعیت روکش آسفالت معابر و دور برگردانهای خیابان بلوار سلیمانی و ایجاد ترافیک اشاراتی داشت.
قاسمی شورایار ناحیه شهید بهشتی و توحید نیز در ادامه به بیان مشکلات این ناحیه پرداخت و گفت؛ روکش آسفالت خیابان توحید، ترافیک میدان لشگر و قدس، نصب چراغ چشمکزن برای تقاطع توحیدو سمپاشی درختان از جمله مهمترین مشکلات این ناحیه است.
زمانی از منطقه شهید بهشتی نیز به بیان مشکلات این ناحیه از جمله، دلیل عدم مجوز ندادن به ضلع شمال غربی میدان جانبازان، مساعدت و هماهنگی برای دفن افراد بی بضاعت، مشخص شدن حدود اختیارات و منطقه جغرافیایی ناحیه، سوله ورزشی نیمهکاره پرداخت.
پس از بیان مشکلات مطرح شده توسط هر کدام از شورایاران نواحی، در ادامه هر کدام از مسؤلین نواحی و معاونان خدمات شهری مناطق به بیان توضیحات و اقدامات خود در خصوص حل مشکلات این نواحی از جمله خدمات روکش آسفالت، خدمات پسماند، روند احداث پروژهها لولهگذاری برای دفع آبهای سطحی پرداختند.
کد خبر 749773